با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Cp

ˌsiˈpi ˌsiˈpiː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

abbreviation
مقایسه شود با (compare) (در ارجاع به منابع)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- These results were similar to those obtained using different techniques (cp. Wilson, 1999 and Ansmann, 1992).
- این نتایج مشابه نتایج به‌دست‌آمده با استفاده از تکنیک‌های مختلف بود (مقایسه شود با ویلسون 1999 و آنسمن 1992).
- The study's findings were consistent with previous research (cp. Johnson, 2015).
- یافته‌های این پژوهش با پژوهش قبلی مطابقت داشت (مقایسه شود با جانسون 2015).
abbreviation
کوپن (coupon)
- Don't forget to use your cp for a discount on your order.
- فراموش نکنید که از کوپن خود برای تخفیف در سفارشتان استفاده کنید.
- The cp I got is only valid for this week.
- کوپن من فقط برای این هفته معتبر است.
abbreviation
برق توان شمعی (candlepower) (CP) (با حروف بزرگ)
- I prefer candles with a high CP for better illumination.
- من شمع‌هایی با توان شمعی بالا را برای روشنایی بهتر ترجیح می‌دهم.
- The flashlight had a strong CP that could light up a room.
- توان شمعی این فانوس برای نیازهای مختلف نور قابل تنظیم است.
abbreviation
(مکانیک سیالات) مرکز فشار (center of pressure) (CP) (با حروف بزرگ)
- The CP of a sailing boat affects its stability in varying wind conditions.
- مرکز فشار قایق بادبانی بر پایداری آن در شرایط مختلف باد تأثیر می‌گذارد.
- The CP of a submarine shifts as it changes depth in the water.
- مرکز فشار زیردریایی با تغییر عمق آب تغییر می‌کند.
abbreviation
پزشکی فلج مغزی (cerebral palsy) (CP) (با حروف بزرگ)
- Early intervention is crucial for children diagnosed with CP.
- فلج مغزی اختلالی عصبی است که بر حرکت عضلات تأثیر می‌گذارد.
- Some individuals with CP use assistive devices to help with daily tasks.
- برخی از افراد مبتلا به فلج مغزی از دستگاه‌های کمکی برای کمک به انجام کارهای روزانه استفاده می‌کنند.
abbreviation
اجاره‏‌نامه‌ی کشتی، چارتر پارتی (charter party) (CP) (با حروف بزرگ)
- The CP includes details about the vessel, cargo, and payment terms.
- در چارتر پارتی جزئیات کشتی، محموله و شرایط پرداخت آمده است.
- The CP is a legally binding document.
- اجاره‏‌نامه‌ی کشتی یک سند الزام‌آور قانونی است.
abbreviation
شیمی خالص (chemically pure) (CP) (با حروف بزرگ)
- The CP water was used for laboratory experiments.
- از آب خالص برای انجام آزمایش‌های آزمایشگاهی استفاده شد.
- The CP diamond sparkled in the sunlight.
- الماس خالص زیر نور خورشید می‌درخشید.
abbreviation
(نظامی) قرارگاه فرماندهی (command post) (CP) (با حروف بزرگ)
- The commander ordered a lockdown at the CP.
- فرمانده دستور منع تردد در قرارگاه فرماندهی را صادر کرد.
- The soldiers gathered at the CP.
- سربازها در قرارگاه فرماندهی جمع شدند.
abbreviation
حزب کمونیست (Communist party) (CP) (با حروف بزرگ)
- The CP issued a statement condemning the government's actions.
- حزب کمونیست با صدور بیانیه‌ای اقدامات حکومت را محکوم کرد.
- Members of the CP follow the ideology of Marxism-Leninism.
- اعضای حزب کمونیست از ایدئولوژی مارکسیسم-لنینیسم پیروی می‌کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت cp

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cp» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cp

لغات نزدیک cp

پیشنهاد بهبود معانی