فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Cp

ˌsiˈpi ˌsiˈpiː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • abbreviation
    مقایسه شود با (compare) (در ارجاع به منابع)
    • - These results were similar to those obtained using different techniques (cp. Wilson, 1999 and Ansmann, 1992).
    • - این نتایج مشابه نتایج به‌دست‌آمده با استفاده از تکنیک‌های مختلف بود (مقایسه شود با ویلسون 1999 و آنسمن 1992).
    • - The study's findings were consistent with previous research (cp. Johnson, 2015).
    • - یافته‌های این پژوهش با پژوهش قبلی مطابقت داشت (مقایسه شود با جانسون 2015).
  • abbreviation
    کوپن (coupon)
    • - Don't forget to use your cp for a discount on your order.
    • - فراموش نکنید که از کوپن خود برای تخفیف در سفارشتان استفاده کنید.
    • - The cp I got is only valid for this week.
    • - کوپن من فقط برای این هفته معتبر است.
  • abbreviation
    برق توان شمعی (candlepower) (CP) (با حروف بزرگ)
    • - I prefer candles with a high CP for better illumination.
    • - من شمع‌هایی با توان شمعی بالا را برای روشنایی بهتر ترجیح می‌دهم.
    • - The flashlight had a strong CP that could light up a room.
    • - توان شمعی این فانوس برای نیازهای مختلف نور قابل تنظیم است.
  • abbreviation
    (مکانیک سیالات) مرکز فشار (center of pressure) (CP) (با حروف بزرگ)
    • - The CP of a sailing boat affects its stability in varying wind conditions.
    • - مرکز فشار قایق بادبانی بر پایداری آن در شرایط مختلف باد تأثیر می‌گذارد.
    • - The CP of a submarine shifts as it changes depth in the water.
    • - مرکز فشار زیردریایی با تغییر عمق آب تغییر می‌کند.
  • abbreviation
    پزشکی فلج مغزی (cerebral palsy) (CP) (با حروف بزرگ)
    • - Early intervention is crucial for children diagnosed with CP.
    • - فلج مغزی اختلالی عصبی است که بر حرکت عضلات تأثیر می‌گذارد.
    • - Some individuals with CP use assistive devices to help with daily tasks.
    • - برخی از افراد مبتلا به فلج مغزی از دستگاه‌های کمکی برای کمک به انجام کارهای روزانه استفاده می‌کنند.
  • abbreviation
    اجاره‏‌نامه‌ی کشتی، چارتر پارتی (charter party) (CP) (با حروف بزرگ)
    • - The CP includes details about the vessel, cargo, and payment terms.
    • - در چارتر پارتی جزئیات کشتی، محموله و شرایط پرداخت آمده است.
    • - The CP is a legally binding document.
    • - اجاره‏‌نامه‌ی کشتی یک سند الزام‌آور قانونی است.
  • abbreviation
    شیمی خالص (chemically pure) (CP) (با حروف بزرگ)
    • - The CP water was used for laboratory experiments.
    • - از آب خالص برای انجام آزمایش‌های آزمایشگاهی استفاده شد.
    • - The CP diamond sparkled in the sunlight.
    • - الماس خالص زیر نور خورشید می‌درخشید.
  • abbreviation
    (نظامی) قرارگاه فرماندهی (command post) (CP) (با حروف بزرگ)
    • - The commander ordered a lockdown at the CP.
    • - فرمانده دستور منع تردد در قرارگاه فرماندهی را صادر کرد.
    • - The soldiers gathered at the CP.
    • - سربازها در قرارگاه فرماندهی جمع شدند.
  • abbreviation
    حزب کمونیست (Communist party) (CP) (با حروف بزرگ)
    • - The CP issued a statement condemning the government's actions.
    • - حزب کمونیست با صدور بیانیه‌ای اقدامات حکومت را محکوم کرد.
    • - Members of the CP follow the ideology of Marxism-Leninism.
    • - اعضای حزب کمونیست از ایدئولوژی مارکسیسم-لنینیسم پیروی می‌کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت cp

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cp» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cp

لغات نزدیک cp

پیشنهاد بهبود معانی