فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Crawdad

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    (محلی) رجوع شود به: crayfish
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد crawdad

  1. noun Small freshwater decapod crustacean that resembles a lobster
    Synonyms: crayfish, crawfish, ecrevisse, crawdaddy

ارجاع به لغت crawdad

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crawdad» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crawdad

لغات نزدیک crawdad

پیشنهاد بهبود معانی