فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Craw

krɒː krɔː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun
    (پرندگان و حشرات) چینه‌دان (crop هم می‌گویند)، ژاغر
  • noun
    (جانوران) معده، شکمبه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد craw

  1. noun gizzard
    Synonyms: intestines, stomach, crop, abdomen

Idioms

ارجاع به لغت craw

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «craw» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/craw

لغات نزدیک craw

پیشنهاد بهبود معانی