با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Cruise Control

American: ˈkruːzkənˈtroʊl British: kruːzkənˈtrəʊl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

(دستگاهی که اتومبیل را در سرعت مورد انتخاب راننده ثابت نگه می‌دارد) کروز کنترل، بهین‌رو، مهار سرعت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت cruise control

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cruise control» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cruise control

لغات نزدیک cruise control

پیشنهاد بهبود معانی