آخرین به‌روزرسانی:

Cyclamen

ˈsɪkləmən ˈsɪkləmən

شکل جمع:

cyclamens

معنی

noun adjective

پنجه مریم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cyclamen

  1. noun mediterranean plant widely cultivated as a houseplant for its showy dark green leaves splotched with silver and nodding white or pink to reddish flowers with reflexed petals
    Synonyms:
    Cyclamen purpurascens

ارجاع به لغت cyclamen

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cyclamen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cyclamen

لغات نزدیک cyclamen

پیشنهاد بهبود معانی