۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Dairying

American: ˈderiɪŋ British: ˈdeərɪɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
تولید و فروش لبنیات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dairying

  1. noun the business of a dairy
    Synonyms:
    dairy-farming

ارجاع به لغت dairying

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dairying» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dairying

لغات نزدیک dairying

پیشنهاد بهبود معانی