امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dancer

ˈdænsər ˈdɑːnsə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    dancers

معنی

noun countable A2
رقاص، رقصنده، رامشگر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dancer

  1. noun ballerina
    Synonyms:
    ballet dancer prima ballerina danseuse belly-dancer tap-dancer chorus girl danseur line-dancer hoofer coryphee go-go dancer show girl

ارجاع به لغت dancer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dancer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dancer

لغات نزدیک dancer

پیشنهاد بهبود معانی