وظیفه دلهره آور / وظیفه طاقت فرسا / کار سخت و ترسناک
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Climbing Mount Everest is a daunting task.
صعود به قله اورست یک کار دلهره آور است.
Learning a new language can seem like a daunting task at first.
یادگیری یک زبان جدید در ابتدا می تواند کاری طاقت فرسا به نظر برسد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «daunting task» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/daunting-task