فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Day-to-day

ˈdeɪtəˈdeɪ ˈdeɪtəˈdeɪ

معنی و نمونه‌جمله

adjective C1

روزانه، روز‌به‌روز، روزمره

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

the day-to-day chores of a housewife

زحمات روزانه‌ی یک زن خانه‌دار

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد day-to-day

  1. adjective of or belonging to or occurring every day
    Synonyms:
    daily day by day day-after-day

ارجاع به لغت day-to-day

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «day-to-day» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/day-to-day

لغات نزدیک day-to-day

پیشنهاد بهبود معانی