امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Daybed

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
نیمکت (که می‌شود روی آن خوابید)، نیمکت تختی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد daybed

  1. noun An armless couch; a seat by day and a bed by night
    Synonyms:
    divan bed
  1. noun A long chair; for reclining
    Synonyms:
    chaise-longue chaise

ارجاع به لغت daybed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «daybed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/daybed

لغات نزدیک daybed

پیشنهاد بهبود معانی