Deficit Spending

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    اقتصاد کسر بودجه link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - detailed plans to end deficit spending by early next year
    - طرح‌هایی دقیق برای رفع کسر بودجه تا ابتدای سال آینده
    - The deficit spending proved to be most profound.
    - کسر بودجه شدیدترین مشکل بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد deficit spending

    1. noun spending in excess of revenue or income
      Synonyms:
      debt overspending budget deficit deficit financing in the red negative cash flow compensatory spending paying out in excess of income debt explosion pump priming no assets megadebt

    ارجاع به لغت deficit spending

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «deficit spending» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/deficit-spending

    لغات نزدیک deficit spending

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه