فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

In The Red

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • idiom
    بدهکار، مقروض، متضرر
    • - The business is in the red as they expanded too quickly and their overheads are too high.
    • - کسب و کار آن‌ها درحال ضرر کردن است؛ زیرا آن‌ها بیش از حد سریع گسترش یافتند و مخارج آن‌ها بسیار زیاد است.
    • - My bank account is $100 in the red.
    • - حساب بانکی من 100 دلار بدهی دارد.
    • - I have so many outstanding parking tickets that I'll be in the red if I pay them all off at once!
    • - من تعداد زیادی بلیط پارکینگ پرداخت نشده دارم که اگر همه‌ی آن‌ها را یکجا تسویه کنم بدهکار می‌شوم!
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد in the red

  1. idiom The business is not making any profit and so is losing money.

ارجاع به لغت in the red

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «in the red» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/in-the-red

لغات نزدیک in the red

پیشنهاد بهبود معانی