بدهکار، مقروض، متضرر
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The business is in the red as they expanded too quickly and their overheads are too high.
کسب و کار آنها درحال ضرر کردن است؛ زیرا آنها بیش از حد سریع گسترش یافتند و مخارج آنها بسیار زیاد است.
My bank account is $100 in the red.
حساب بانکی من 100 دلار بدهی دارد.
I have so many outstanding parking tickets that I'll be in the red if I pay them all off at once!
من تعداد زیادی بلیط پارکینگ پرداخت نشده دارم که اگر همهی آنها را یکجا تسویه کنم بدهکار میشوم!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «in the red» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/in-the-red