آخرین به‌روزرسانی:

Deforce

dɪˈfɔrs dɪˈfɔːs

گذشته‌ی ساده:

deforced

شکل سوم:

deforced

سوم‌شخص مفرد:

deforces

وجه وصفی حال:

deforcing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

حقوق تصرف عدوانی کردن، به‌زور مالی را از مالک گرفتن، تصرف غاصبانه کردن، غصب کردن، به‌زور از چنگ درآوردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

He tried to deforce the tenants from their rightful homes.

او سعی کرد مستاجران را از خانه‌های قانونی خودشان غصب کند.

The court ruled that the company could not deforce the workers' rights.

دادگاه حکم داد که شرکت نمی‌تواند حقوق کارگران را به‌زور بگیرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت deforce

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deforce» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/deforce

لغات نزدیک deforce

پیشنهاد بهبود معانی