به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Densify

dɛnsəfaɪ dɛnsɪfaɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive
    متراکم کردن
    • - The government launched a campaign to densify the forest by planting more trees.
    • - حکومت کمپینی به منظور متراکم کردن جنگل با کاشت درختان بیشتر را شروع کرده است.
    • - The farmer decided to densify the crops by planting them closer together.
    • - این کشاورز تصمیم گرفت محصولات را با کاشت نزدیک‌تر به هم متراکم کند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت densify

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «densify» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/densify

لغات نزدیک densify

پیشنهاد بهبود معانی