فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Dentition

denˈtɪʃn̩ denˈtɪʃn̩

معنی و نمونه‌جمله

noun

دندان‌درآوری، وضع تعداد دندان‌های جانور، ساختمان دندان‌ها

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

carnivorous dentition

آرایش دندان‌ها در گوشت‌خواران

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dentition

  1. noun the kind and number and arrangement of teeth (collectively) in a person or animal
    Synonyms:
    teeth teething odontiasis

ارجاع به لغت dentition

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dentition» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dentition

لغات نزدیک dentition

پیشنهاد بهبود معانی