فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Dentistry

ˈdentəstri ˈdentəstri

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

دندان‌پزشکی، دندان‌سازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The field of dentistry plays a crucial role in maintaining oral health.

رشته‌ی دندان‌پزشکی نقشی مهم در حفظ سلامت دهان دارد.

Many people are afraid of going to the dentistry clinic.

بسیاری از افراد از رفتن به کلینیک دندان‌پزشکی می‌ترسند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dentistry

  1. noun the branch of medicine dealing with the anatomy and development and diseases of the teeth
    Synonyms:
    dental medicine odontology

ارجاع به لغت dentistry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dentistry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dentistry

لغات نزدیک dentistry

پیشنهاد بهبود معانی