به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Desiccation

ˌdesɪˈkeɪʃn ˌdesɪˈkeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    خشک کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد desiccation

  1. noun The process of extracting moisture
    Synonyms: dehydration, drying-up, evaporation

لغات هم‌خانواده desiccation

ارجاع به لغت desiccation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «desiccation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/desiccation

لغات نزدیک desiccation

پیشنهاد بهبود معانی