آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۹ فروردین ۱۴۰۳

    Desiccate

    ˈdesɪkeɪt ˈdesɪkeɪt

    گذشته‌ی ساده:

    desiccated

    شکل سوم:

    desiccated

    سوم‌شخص مفرد:

    desiccates

    وجه وصفی حال:

    desiccating

    معنی desiccate | جمله با desiccate

    verb - transitive

    خشک کردن

    The scorching sun began to desiccate the once lush fields.

    آفتاب سوزان شروع به خشک کردن مزارع سرسبز کرد.

    The arid climate quickly desiccated the riverbed.

    اقلیم خشک بستر رودخانه را به‌سرعت خشک کرد.

    verb - intransitive

    خشک شدن، خشکیدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    The lack of rainfall caused the reservoir to gradually desiccate

    کمبود بارندگی باعث شد که این مخزن به‌تدریج خشک شود.

    Without water, the plant's leaves slowly desiccate.

    بدون آب، برگ‌های گیاه به‌آرامی می‌خشکند.

    verb - transitive

    غذا و آشپزی خشک کردن، آب‌زدایی کردن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

    مشاهده

    The ancient Egyptians used to desiccate fish for long journeys.

    مصریان باستان ماهی را برای سفرهای طولانی خشک می‌کردند.

    They desiccate fruits and vegetables.

    میوه‌ها و سبزیجات را آب‌زدایی می‌کنند.

    verb - transitive

    مجازی خشک کردن (خلاقیت و غیره)

    The relentless criticism began to desiccate her confidence.

    انتقادهای بی‌وقفه شروع به از بین بردن اعتماد به نفس او کرد.

    The toxic work environment desiccated his creativity.

    محیط کار سمی خلاقیت او را خشک کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد desiccate

    1. verb take moisture out of
      Synonyms:
      dry drain dehydrate dry up evaporate deplete wither shrivel parch sear wizen divest devitalize anhydrate exsiccate
      Antonyms:
      wet moisten moisturize

    لغات هم‌خانواده desiccate

    • noun
      desiccant, desiccator, desiccation
    • verb - transitive
      desiccate
    • verb - intransitive
      desiccate

    سوال‌های رایج desiccate

    گذشته‌ی ساده desiccate چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده desiccate در زبان انگلیسی desiccated است.

    شکل سوم desiccate چی میشه؟

    شکل سوم desiccate در زبان انگلیسی desiccated است.

    وجه وصفی حال desiccate چی میشه؟

    وجه وصفی حال desiccate در زبان انگلیسی desiccating است.

    سوم‌شخص مفرد desiccate چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد desiccate در زبان انگلیسی desiccates است.

    ارجاع به لغت desiccate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «desiccate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/desiccate

    لغات نزدیک desiccate

    • - desexualize
    • - desiccant
    • - desiccate
    • - desiccation
    • - desiccator
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.