امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Exsiccate

ˈeksəˌkeɪt ˈeksɪkeɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
خشکانیدن، خشک کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد exsiccate

  1. verb To make or become free of moisture
    Synonyms: dry, dehydrate, desiccate, parch, dry up

ارجاع به لغت exsiccate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exsiccate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/exsiccate

لغات نزدیک exsiccate

پیشنهاد بهبود معانی