فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Desiccant

ˈdesɪkənt ˈdesɪkənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    desiccants

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    (هر ماده‌ای که جاذب آب باشد و برای خشک‌سازی به‌کار رود) خشکساز، خشک‌کننده، رطوبت‌گیر، نم‌گیر، خشک‌کن
    • - The desiccant packets were placed inside the shoebox.
    • - بسته‌های رطوبت‌گیر در جعبه‌ی کفش گذاشته شدند.
    • - The desiccant is made from silica gel.
    • - خشکساز از سیلیکا ژل ساخته شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد desiccant

  1. noun A substance that promotes drying (e.g., calcium oxide absorbs water and is used to remove moisture)
    Synonyms: drying-agent, drier, siccative

لغات هم‌خانواده desiccant

ارجاع به لغت desiccant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «desiccant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/desiccant

لغات نزدیک desiccant

پیشنهاد بهبود معانی