آخرین به‌روزرسانی:

Destabilize

diːˈsteɪbəlaɪz diːˈsteɪbəlaɪz

گذشته‌ی ساده:

destabilized

شکل سوم:

destabilized

سوم‌شخص مفرد:

destabilizes

وجه وصفی حال:

destabilizing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

غیر‌ثابت کردن، بی‌ثبات کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Foreign agents tried to destabilize his government.

عوامل خارجی کوشیدند دولت او را متزلزل کنند.

The flood had a destabilizing effect on prices.

سیل ثبات قیمتها را برهم زد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد destabilize

  1. verb make unstable
    Synonyms:
    destabilise
    Antonyms:
    stabilize

سوال‌های رایج destabilize

گذشته‌ی ساده destabilize چی میشه؟

گذشته‌ی ساده destabilize در زبان انگلیسی destabilized است.

شکل سوم destabilize چی میشه؟

شکل سوم destabilize در زبان انگلیسی destabilized است.

وجه وصفی حال destabilize چی میشه؟

وجه وصفی حال destabilize در زبان انگلیسی destabilizing است.

سوم‌شخص مفرد destabilize چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد destabilize در زبان انگلیسی destabilizes است.

ارجاع به لغت destabilize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «destabilize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/destabilize

لغات نزدیک destabilize

پیشنهاد بهبود معانی