گذشتهی ساده:
destabilizedشکل سوم:
destabilizedسومشخص مفرد:
destabilizesوجه وصفی حال:
destabilizingغیرثابت کردن، بیثبات کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Foreign agents tried to destabilize his government.
عوامل خارجی کوشیدند دولت او را متزلزل کنند.
The flood had a destabilizing effect on prices.
سیل ثبات قیمتها را برهم زد.
گذشتهی ساده destabilize در زبان انگلیسی destabilized است.
شکل سوم destabilize در زبان انگلیسی destabilized است.
وجه وصفی حال destabilize در زبان انگلیسی destabilizing است.
سومشخص مفرد destabilize در زبان انگلیسی destabilizes است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «destabilize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/destabilize