فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Dielectric

ˌdaɪɪˈlektrɪk ˌdaɪɪˈlektrɪk

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun adjective

عایق، ضد‌برق، برق‌بند

noun adjective

عایق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

dielectric current

نشت جریان در عایق، جریان ترابرق

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dielectric

  1. noun a material such as glass or porcelain with negligible electrical or thermal conductivity
    Synonyms:
    insulator nonconductor

ارجاع به لغت dielectric

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dielectric» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dielectric

لغات نزدیک dielectric

پیشنهاد بهبود معانی