فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Dietitian

ˌdaɪəˈtɪʃən ˌdaɪəˈtɪʃən

معنی و نمونه‌جمله

noun

(dietician هم می‌نویسند) متخصص تغذیه، پرورد‌شناس، رژیم‌شناس (ویژه‌گر خوراک و رژیم غذایی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Heidi is a good dietitian.

هایده پروردشناس (متخصص تغذیه) خوبی است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dietitian

  1. noun a specialist in the study of nutrition
    Synonyms:
    nutritionist dietician

ارجاع به لغت dietitian

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dietitian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dietitian

لغات نزدیک dietitian

پیشنهاد بهبود معانی