صفت تفضیلی:
more differentiableصفت عالی:
most differentiableقابل تشخیص، قابل تمایز، قابل تفکیک
The two brands are clearly differentiable based on quality.
این دو برند ازنظر کیفیت بهوضوح قابل تمایز هستند.
His style is easily differentiable from other artists.
سبک او بهراحتی از دیگر هنرمندان قابل تشخیص است.
ریاضی مشتقپذیر (وابسته به تابعی که در یک نقطه یا در یک بازه، مشتق آن وجود داشته باشد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The function is differentiable at every point in its domain.
این تابع در تمام نقاط دامنهاش مشتقپذیر است.
If a function is differentiable, then it must be continuous.
اگر تابعی مشتقپذیر باشد، پس حتماً پیوسته است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «differentiable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/differentiable