به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Dilatant

daɪˈleɪt̬nt daɪˈleɪtnt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    زمین‌شناسی شیمی جامدشونده، سخت‌شونده (در اثر فشار)
    • - The dilatant material hardened when pressure was applied to it.
    • - این ماده‌ی جامدشونده با اعمال فشار بر روی آن سخت شد.
    • - The dilatant compound hardened under the influence of pressure.
    • - ترکیب سخت‌شونده تحت تأثیر فشار سخت شد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت dilatant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dilatant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dilatant

لغات نزدیک dilatant

پیشنهاد بهبود معانی