فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Dilatation

ˌdɪləˈteɪʃn̩ ˌdaɪləˈteɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    اتساع، انبساط، گشادگی، گستردگی
    • - dilatation of the stomach
    • - اتساع غیرطبیعی معده، پرفراخی معده
    • - heart dilatation
    • - بزرگ شدن قلب، پرفراخی قلب
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد dilatation

  1. noun The state of enlargement of an organ, cavity, duct, or opening of the body beyond normal size
    Synonyms: dilation, distension, distention

ارجاع به لغت dilatation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dilatation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dilatation

لغات نزدیک dilatation

پیشنهاد بهبود معانی