فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Discommodity

American: dɪskəˈmɑːdɪtiː British: ˌdɪskəˈmɒdɪtɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    ناراحتی، زحمت، اسباب زحمت، مزاحمت
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت discommodity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «discommodity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/discommodity

لغات نزدیک discommodity

پیشنهاد بهبود معانی