ایروبیک کار کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I do aerobics three times a week to stay fit.
من سه بار در هفته ایروبیک کار می کنم تا تناسب اندامم را حفظ کنم.
She does aerobics at the gym every morning.
او هر روز صبح در باشگاه ایروبیک کار می کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «do aerobics» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/do-aerobics