امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dockage

ˈdɑːkɪdʒ ˈdɒkɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
لنگراندازی، لنگرگاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dockage

  1. noun A fee charged for a vessel to use a dock
    Synonyms:
    docking fee
  1. noun Landing in a harbor next to a pier where ships are loaded and unloaded or repaired; may have gates to let water in or out
    Synonyms:
    dock docking facility
  1. noun The act of securing an arriving vessel with ropes
    Synonyms:
    docking moorage tying-up

ارجاع به لغت dockage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dockage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dockage

لغات نزدیک dockage

پیشنهاد بهبود معانی