گذشتهی ساده:
drew downشکل سوم:
drawn downسومشخص مفرد:
draws downوجه وصفی حال:
drawing downاقتصاد برداشت (وجه)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی اقتصاد
The drawdown of the retirement account was necessary to cover medical bills.
برداشت از حساب بازنشستگی برای پوشش قبوض پزشکی ضروری بود.
The drawdown of funds from the bank account depleted the savings.
برداشت وجوه از حساب بانکی باعث کاهش پسانداز شد.
انگلیسی آمریکایی عقبنشینی، کاهش، تقلیل (سربازان در یک منطقه)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The military announced a drawdown of forces in preparation for the upcoming peace talks.
ارتش از عقبنشینی نیروها برای آمادگی برای مذاکرات صلح آتی خبر داد.
The drawdown of soldiers was necessary to reallocate resources to other areas of operation.
کاهش سربازان برای تخصیص مجدد منابع به سایر مناطق عملیاتی ضروری بود.
اقتصاد کاهش، رکود (قیمت)
The drawdown of the stock market caused many investors to panic.
رکود بازار سهام باعث وحشت بسیاری از سرمایهگذاران شد.
The drawdown in the company's profits led to layoffs and restructuring.
کاهش سود شرکت منجر به اخراج و تجدید ساختار شد.
تهکشی چاه، کاهش سطح آب
A drawdown in the water level may be necessary to repair the dam.
کاهش سطح آب ممکن است برای تعمیر سد ضروری باشد.
The drawdown of the reservoir has impacted local wildlife habitats.
تهکشی مخزن آب بر روی زیستگاههای حیاتوحش محلی تأثیر گذاشته است.
کاهش دادن، کم کردن
The school had to drawdown its staff due to budget cuts.
این مدرسه بهدلیل کمبود بودجه مجبور به کم کردن کارمندان خود شد.
He was forced to drawdown his savings to pay for medical bills.
او مجبور شد پسانداز خود را برای پرداخت قبوض پزشکی کاهش دهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «drawdown» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/drawdown