آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳

    Drawdown

    ˈdrɑːdaʊn ˈdrɔːdaʊnˈdrɒː-

    گذشته‌ی ساده:

    drew down

    شکل سوم:

    drawn down

    سوم‌شخص مفرد:

    draws down

    وجه وصفی حال:

    drawing down

    معنی drawdown | جمله با drawdown

    noun countable uncountable

    اقتصاد برداشت (وجه)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

    مشاهده

    The drawdown of the retirement account was necessary to cover medical bills.

    برداشت از حساب بازنشستگی برای پوشش قبوض پزشکی ضروری بود.

    The drawdown of funds from the bank account depleted the savings.

    برداشت وجوه از حساب بانکی باعث کاهش پس‌انداز شد.

    noun countable uncountable

    انگلیسی آمریکایی عقب‌نشینی، کاهش، تقلیل (سربازان در یک منطقه)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    The military announced a drawdown of forces in preparation for the upcoming peace talks.

    ارتش از عقب‌نشینی نیروها برای آمادگی برای مذاکرات صلح آتی خبر داد.

    The drawdown of soldiers was necessary to reallocate resources to other areas of operation.

    کاهش سربازان برای تخصیص مجدد منابع به سایر مناطق عملیاتی ضروری بود.

    noun countable

    اقتصاد کاهش، رکود (قیمت)

    The drawdown of the stock market caused many investors to panic.

    رکود بازار سهام باعث وحشت بسیاری از سرمایه‌گذاران شد.

    The drawdown in the company's profits led to layoffs and restructuring.

    کاهش سود شرکت منجر به اخراج و تجدید ساختار شد.

    noun countable uncountable

    ته‌کشی چاه، کاهش سطح آب

    A drawdown in the water level may be necessary to repair the dam.

    کاهش سطح آب ممکن است برای تعمیر سد ضروری باشد.

    The drawdown of the reservoir has impacted local wildlife habitats.

    ته‌کشی مخزن آب بر روی زیستگاه‌های حیات‌وحش محلی تأثیر گذاشته است.

    verb - transitive

    کاهش دادن، کم کردن

    The school had to drawdown its staff due to budget cuts.

    این مدرسه به‌دلیل کمبود بودجه مجبور به کم کردن کارمندان خود شد.

    He was forced to drawdown his savings to pay for medical bills.

    او مجبور شد پس‌انداز خود را برای پرداخت قبوض پزشکی کاهش دهد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج drawdown

    گذشته‌ی ساده drawdown چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده drawdown در زبان انگلیسی drew down است.

    شکل سوم drawdown چی میشه؟

    شکل سوم drawdown در زبان انگلیسی drawn down است.

    وجه وصفی حال drawdown چی میشه؟

    وجه وصفی حال drawdown در زبان انگلیسی drawing down است.

    سوم‌شخص مفرد drawdown چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد drawdown در زبان انگلیسی draws down است.

    ارجاع به لغت drawdown

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «drawdown» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/drawdown

    لغات نزدیک drawdown

    • - drawbore
    • - drawbridge
    • - drawdown
    • - drawee
    • - drawer
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    whisperer whether or not vet vocal tract venerableness v used ural exhaust unite in that case oval no matter any way you slice it upcoming غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.