امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Dungaree

    ˌdʌŋɡəˈriː ˌdʌŋɡəˈrɪʌõ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      dungarees

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    (لباس با) نوعی پارچه‌ی کتان، نوعی پارچه‌ی بافت‌درشت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - The children played in the mud, their dungarees getting dirty.
    - بچه‌ها در گل بازی می‌کردند و لباس‌های کتان‌شان کثیف شد.
    - She wore her favorite dungaree to the outdoor festival.
    - او لباس کتان مورد علاقه‌اش را در جشنواره‌ی خارجی پوشید.
    noun plural
    پوشاک (dungarees) لباس کار، شلوار کار، شلوار پیش‌بندی
    - Sailors were ordered to wear dungarees rather than white uniforms.
    - دستور داده بودند خدمه‌ی کشتی به‌‌جای یونیفورم سفید، لباس کار بپوشند.
    - brown dungarees and a brown shirt
    - بلوز و شلوار کار قهوه‌ای
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد dungaree

    1. noun A coarse durable twill-weave cotton fabric
      Synonyms:
      denim jean

    ارجاع به لغت dungaree

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «dungaree» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dungaree

    لغات نزدیک dungaree

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return