اختلال، عملکرد غیرطبیعی، نابسامانی، بههمریختگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The family's dysfunction was evident in their constant arguments.
نابسامانی خانواده در مشاجرات مداوم آنها مشهود بود.
The dysfunction in the workplace was causing high levels of stress among employees.
بههمریختگی محل کار باعث افزایش میزان اضطراب کارکنان میشد.
کلمهی «dysfunction» در زبان انگلیسی به معنای «اختلال عملکرد» یا «نارسایی عملکرد» است و به حالتی اشاره دارد که در آن یک سیستم، اندام، فرآیند یا ساختار قادر به انجام وظایف طبیعی یا مورد انتظار خود نیست. این واژه در حوزههای پزشکی، روانشناسی، اجتماعی و حتی سازمانی کاربرد دارد و همواره نشاندهندهی نقص، مشکل یا اختلال در کارکرد طبیعی یک واحد است.
در زمینه پزشکی، dysfunction میتواند به مشکلات جسمی در اندامها یا سیستمهای بدن اشاره داشته باشد. به عنوان مثال، erectile dysfunction به ناتوانی در دستیابی یا حفظ نعوظ در مردان گفته میشود، و renal dysfunction به اختلال در عملکرد کلیهها اشاره دارد. در این حوزه، تشخیص دقیق نوع و شدت dysfunction اهمیت بالایی دارد، زیرا درمانهای مختلف پزشکی، دارویی یا جراحی بسته به علت و مکان اختلال متفاوت هستند.
در روانشناسی، واژهی dysfunction اغلب برای توصیف مشکلات ذهنی، رفتاری یا اجتماعی به کار میرود. Family dysfunction به ناهنجاریها و مشکلات عملکردی در ساختار خانواده اشاره دارد، مانند نبود ارتباط سالم، تعارضهای مداوم یا رفتارهای مخرب. همچنین، dysfunction روانی میتواند شامل ناتوانی فرد در مدیریت استرس، احساسات، یا روابط اجتماعی باشد و به طور مستقیم بر کیفیت زندگی او تأثیر بگذارد.
در محیطهای سازمانی و اجتماعی، dysfunction میتواند به عدم هماهنگی، ناکارآمدی یا مشکلات ساختاری در گروهها و سازمانها اشاره کند. برای مثال، یک تیم کاری با organizational dysfunction ممکن است با بیتوجهی به اهداف، کمبود ارتباطات مؤثر یا فقدان همکاری مواجه شود. چنین dysfunctionی نه تنها عملکرد گروه را کاهش میدهد، بلکه میتواند به کاهش انگیزه و رضایت اعضا و ایجاد محیط کاری پرتنش منجر شود.
به لحاظ علمی و پژوهشی، بررسی dysfunction به ما کمک میکند تا عوامل ناکارآمدی یا مشکلزا را شناسایی کنیم و با ارائهی راهکارهای مناسب، عملکرد سیستم یا فرد را بهبود دهیم. این بررسی میتواند شامل تحلیل رفتار، عملکرد فیزیکی، فرآیندهای زیستی یا ساختارهای اجتماعی باشد و در نهایت باعث ارتقای کیفیت زندگی و کارایی سیستمها شود.
dysfunction مفهومی گسترده است که درک آن نیازمند توجه به زمینه و نوع عملکرد است. این واژه یادآور این نکته است که هر سیستم یا موجود زندهای، اعم از جسمی، روانی یا اجتماعی، ممکن است با اختلال روبهرو شود و شناسایی، پیشگیری و درمان آن نقش حیاتی در سلامت، کارایی و توسعهی پایدار دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dysfunction» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dysfunction