آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۴ مهر ۱۴۰۴

    Early Start

    معنی early start | جمله با early start

    collocation

    شروع زود هنگام

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های متوسط

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    We need to make an early start tomorrow to avoid traffic.

    برای اینکه به ترافیک نخوریم، باید فردا صبح زود حرکت کنیم.

    I had an early start this morning because of a meeting.

    امروز صبح به خاطر یک جلسه، زود شروع کردم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج early start

    معنی early start به فارسی چی می‌شه؟

    عبارت «early start» در زبان انگلیسی به معنای «شروع زودهنگام» یا «آغاز به موقع و اولیه» است.

    این اصطلاح معمولاً به اقدام یا شروع فعالیتی در زمان نسبتاً کوتاه پس از فرصت ایجاد آن یا در اوایل روز اشاره دارد. مفهوم early start می‌تواند در زمینه‌های مختلف از جمله تحصیل، ورزش، کسب‌وکار، سفر یا حتی توسعه‌ی مهارت‌های فردی به کار رود و معمولاً با مزایایی مانند بهره‌وری بیشتر، مدیریت بهتر زمان و دستیابی به نتایج بهتر همراه است.

    در حوزه‌ی تحصیلی، early start به معنای آغاز مطالعه یا آموزش از سنین پایین یا شروع روزانه در ساعات اولیه صبح است. پژوهش‌ها نشان می‌دهند کودکانی که آموزش‌های اولیه را زود شروع می‌کنند، در درک مفاهیم پایه‌ای، مهارت‌های زبان و ریاضیات و آمادگی برای مراحل بالاتر تحصیلی عملکرد بهتری دارند. این شروع زودهنگام فرصتی فراهم می‌کند تا یادگیری عمیق‌تر و منظم‌تر شکل گیرد و زمینه‌ساز پیشرفت‌های آینده شود.

    در زندگی روزمره و مدیریت زمان، داشتن یک early start به معنای آغاز کارها یا برنامه‌های روزانه در ساعات اولیه صبح است. این رویکرد به افراد امکان می‌دهد بهره‌وری بیشتری داشته باشند، انرژی روز را به بهترین شکل مدیریت کنند و زمان بیشتری برای فعالیت‌های مهم و تصمیم‌گیری‌های هوشمندانه داشته باشند. بسیاری از افراد موفق جهان، آغاز روز خود را با برنامه‌ریزی و انجام وظایف کلیدی در اوایل صبح آغاز می‌کنند.

    در ورزش و فعالیت‌های بدنی، early start می‌تواند به آغاز تمرینات یا آماده‌سازی پیش از سایر رقبا یا قبل از شلوغی روز اشاره داشته باشد. شروع زودهنگام تمرینات باعث افزایش استقامت، نظم فردی و بهره‌وری فیزیکی می‌شود. علاوه بر این، ورزش صبحگاهی می‌تواند اثرات مثبت روانی و انرژی‌بخشی در طول روز ایجاد کند و انگیزه فرد را برای انجام دیگر فعالیت‌ها تقویت نماید.

    از منظر کسب‌وکار و پروژه‌ها، early start به معنای آغاز پروژه‌ها یا اقدامات پیش از موعد مقرر برای مدیریت بهتر زمان، کاهش ریسک و دستیابی به نتایج سریع‌تر است. برنامه‌ریزی برای یک شروع زودهنگام می‌تواند به کاهش فشارهای زمانی، افزایش هماهنگی میان اعضای تیم و جلوگیری از تأخیرهای احتمالی کمک کند و موجب موفقیت پروژه شود.

    مفهوم early start نشان‌دهنده‌ی اهمیت آغاز به موقع و استفاده بهینه از زمان است. این عبارت نه تنها بیانگر شروع زودهنگام فیزیکی است، بلکه نمادی از آمادگی، مدیریت هوشمندانه منابع و تلاش برای بهره‌وری بیشتر در تمامی جنبه‌های زندگی است. داشتن early start اغلب تفاوت بین موفقیت و میانگین بودن را تعیین می‌کند و نقش کلیدی در دستیابی به اهداف بلندمدت ایفا می‌کند.

    ارجاع به لغت early start

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «early start» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/early-start

    لغات نزدیک early start

    • - early modern english
    • - early st century
    • - early start
    • - earmark
    • - earmuff
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    whisperer whether or not vet vocal tract venerableness v used ural exhaust unite in that case oval no matter any way you slice it upcoming غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.