با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Electrodeposit

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun verb - transitive
(برای مثال در آب فلز دادن) ته‌نشست برقی، قالب‌گیری برقی، برق افکنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
noun verb - transitive
(با جریان برق) رسوب ایجاد کردن، ته‌نشست ساختن، برق‌افکن کردن، قالب‌گیری برقی کردن
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت electrodeposit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «electrodeposit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/electrodeposit

لغات نزدیک electrodeposit

پیشنهاد بهبود معانی