فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Electrodeposit

معنی‌ها

noun verb - transitive

(برای مثال در آب فلز دادن) ته‌نشست برقی، قالب‌گیری برقی، برق افکنی

noun verb - transitive

(با جریان برق) رسوب ایجاد کردن، ته‌نشست ساختن، برق‌افکن کردن، قالب‌گیری برقی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت electrodeposit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «electrodeposit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/electrodeposit

لغات نزدیک electrodeposit

پیشنهاد بهبود معانی