فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Electrophysiology

ɪˌlɛk.troʊ.fɪ.ziˈɑl.ə.dʒi ɪˌlɛk.trəʊ.fɪ.ziˈɒl.ə.dʒi

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

الکتروفیزیولوژی (شاخه‌ای از علم فیزیولوژی که خصوصیات الکتریکی سلول‌ها و بافت‌های بیولوژیکی را بررسی می‌کند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The electrophysiology technician carefully placed the electrodes on the patient's scalp to monitor brain activity during the experiment.

تکنسین الکتروفیزیولوژی الکترودها را به‌دقت روی پوست سر بیمار قرار داد تا فعالیت مغز را در طول آزمایش کنترل کند.

The electrophysiology lab is equipped with state-of-the-art equipment for measuring and recording electrical signals in the body.

آزمایشگاه الکتروفیزیولوژی مجهز به تجهیزات پیشرفته‌ای برای اندازه‌گیری و ثبت سیگنال‌های الکتریکی در بدن است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت electrophysiology

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «electrophysiology» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/electrophysiology

لغات نزدیک electrophysiology

پیشنهاد بهبود معانی