با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Electrophysiology

ɪˌlɛk.troʊ.fɪ.ziˈɑl.ə.dʒi ɪˌlɛk.trəʊ.fɪ.ziˈɒl.ə.dʒi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    الکتروفیزیولوژی (شاخه‌ای از علم فیزیولوژی که خصوصیات الکتریکی سلول‌ها و بافت‌های بیولوژیکی را بررسی می‌کند)
    • - The electrophysiology technician carefully placed the electrodes on the patient's scalp to monitor brain activity during the experiment.
    • - تکنسین الکتروفیزیولوژی الکترودها را به‌دقت روی پوست سر بیمار قرار داد تا فعالیت مغز را در طول آزمایش کنترل کند.
    • - The electrophysiology lab is equipped with state-of-the-art equipment for measuring and recording electrical signals in the body.
    • - آزمایشگاه الکتروفیزیولوژی مجهز به تجهیزات پیشرفته‌ای برای اندازه‌گیری و ثبت سیگنال‌های الکتریکی در بدن است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت electrophysiology

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «electrophysiology» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/electrophysiology

لغات نزدیک electrophysiology

پیشنهاد بهبود معانی