شکل جمع:
elksدر معنای دوم، در انگلیسی آمریکایی بهجای elk از moose استفاده میشود.
انگلیسی آمریکایی واپیتی، اِلک (نوعی گوزن بزرگجثه که در جنگلهای شرق آسیا و آمریکای شمالی زندگی میکند)
Wapiti is an important species in many ecosystems.
اِلک گونهای مهم در بسیاری از بومسازگانها است.
The conservation area is home to many elks.
این منطقهی حفاظتشده زیستگاه بسیاری از واپیتیها است.
In national parks, the elk is a popular attraction for wildlife enthusiasts.
در پارکهای ملی، اِلک جاذبهای محبوب برای علاقهمندان به حیاتوحش است.
انگلیسی بریتانیایی موس، گوزن شمالی (درشتهیکلترین نوع گوزن که در آمریکای شمالی و بخشهایی از اوراسیا ساکن است)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The elk's antlers were grand.
شاخهای گوزن شمالی بزرگ بودند.
During our hike, we encountered a shy elk.
در حین پیادهروی با گوزنی خجالتی روبرو شدیم.
We spotted an elk drinking from the river.
ما گوزن شمالیای را دیدیم که داشت از رودخانه آب میخورد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «elk» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/elk