فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Elk

elk elk

شکل جمع:

elks

توضیحات:

در معنای دوم، در انگلیسی آمریکایی به‌جای elk از moose استفاده می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

انگلیسی آمریکایی واپیتی، اِلک (نوعی گوزن بزرگ‌جثه که در جنگل‌های شرق آسیا و آمریکای شمالی زندگی می‌کند)

Wapiti is an important species in many ecosystems.

اِلک گونه‌ای مهم در بسیاری از بوم‌سازگان‌ها است.

The conservation area is home to many elks.

این منطقه‌ی حفاظت‌شده زیستگاه بسیاری از واپیتی‌ها است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

In national parks, the elk is a popular attraction for wildlife enthusiasts.

در پارک‌های ملی، اِلک جاذبه‌ای محبوب برای علاقه‌مندان به حیات‌وحش است.

noun countable

انگلیسی بریتانیایی موس، گوزن شمالی (درشت‌هیکل‌ترین نوع گوزن که در آمریکای شمالی و بخش‌هایی از اوراسیا ساکن است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The elk's antlers were grand.

شاخ‌های گوزن شمالی بزرگ بودند.

During our hike, we encountered a shy elk.

در حین پیاده‌روی با گوزنی خجالتی روبرو شدیم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

We spotted an elk drinking from the river.

ما گوزن شمالی‌ای را دیدیم که داشت از رودخانه آب می‌خورد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد elk

  1. noun common deer of temperate Europe and Asia
    Synonyms:
    red-deer cervus-elaphus wapiti American elk Cervus elaphus canadensis
  1. noun large northern deer with enormous flattened antlers in the male; called `elk' in Europe and `moose' in North America
    Synonyms:
    moose European elk alces-alces

ارجاع به لغت elk

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «elk» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/elk

لغات نزدیک elk

پیشنهاد بهبود معانی