شکل جمع:
mooseدر انگلیسی بریتانیایی گاهی بهجای moose از elk استفاده میشود.
جانورشناسی موس، گوزن شمالی (درشتهیکلترین نوع گوزن که در آمریکای شمالی و بخشهایی از اوراسیا ساکن است)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The moose wandered through the dense forest.
گوزن شمالی در میان جنگل انبوه پرسه میزد.
A family of moose crossed the road unexpectedly.
خانوادهای از گوزنهای شمالی بهطور غیرمنتظرهای از جاده عبور کردند.
A majestic moose stood by the river, drinking water.
یک گوزن شمالی عظیمالجثه در کنار رودخانه ایستاده بود و آب میخورد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «moose» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/moose