با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Elver

ˈelvər ˈelvə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    جانورشناسی بچه‌ی مارماهی
    • - Fishermen were excited to find a large elver population in the river.
    • - ماهیگیران از یافتن جمعیت زیاد بچه‌‌ی مارماهی‌ها در رودخانه هیجان‌زده بودند.
    • - During their migration, elvers face numerous obstacles in their path.
    • - بچه‌ی مارماهی‌ها در طول مهاجرت خود با موانع متعددی در مسیرشان روبرو می‌شوند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت elver

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «elver» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/elver

لغات نزدیک elver

پیشنهاد بهبود معانی