امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Embay

emˈbeɪ ɪmˈbeɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
دربند کردن (در خلیج)، حبس کردن، توقیف کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت embay

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «embay» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/embay

لغات نزدیک embay

پیشنهاد بهبود معانی