شکل جمع:
embassiesسیاست سفیر، ایلچی
The embassy issued a statement condemning the attack.
سفیر با صدور بیانیهای این حمله را محکوم کرد.
The embassy hosted a cultural event to promote international understanding.
سفیر میزبان یک رویداد فرهنگی برای ارتقای درک بینالمللی بود.
سیاست سفارت، سفارتخانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The Italian embassy is situated in a large garden.
سفارتخانهی ایتالیا در باغ بزرگی قرار دارد.
We closed their embassy.
ما سفارتخانهی آنها را بستیم.
His embassy to the court of Mallekshah was not successful.
سفارت او در دربار ملکشاه موفق نبود.
He held the embassy in that country for over nine years.
او بیشاز نه سال در آن کشور سفارتخانه داشت.
سیاست ماموریت (توسط سفیر در خارج از کشور)
Security at the embassy was tight due to recent threats.
تدابیر امنیتی در ماموریت بهدلیل تهدیدهای اخیر شدید بود.
Security at the embassy is always tight due to the sensitive nature of the work.
امنیت ماموریت بهدلیل حساس بودن کار همیشه زیاد است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «embassy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/embassy