فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Consulate

ˈkɑːnslət ˈkɒnsjələt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    کنسولگری، اداره کنسولی
    • - the Canadian Consulate in Tabriz
    • - کنسول‌گری کانادا در تبریز
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد consulate

  1. noun embassy
    Synonyms: consular office, government office, ministry

Collocations

ارجاع به لغت consulate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «consulate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/consulate

لغات نزدیک consulate

پیشنهاد بهبود معانی