آخرین به‌روزرسانی:

Consulate

ˈkɑːnslət ˈkɒnsjələt

شکل جمع:

consulates

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

سیاست کنسولگری (دفتر نمایندگی رسمی کشوری در کشور دیگر)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

He went to the consulate to renew his passport.

او برای تجدید گذرنامه‌‌اش به کنسولگری رفت.

They contacted the consulate to follow up on the status of their visa application.

آن‌ها برای پیگیری وضعیت درخواست ویزایشان با کنسولگری تماس گرفتند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد consulate

  1. noun a diplomatic office or agency established by a country in a foreign city to assist and protect its citizens, promote trade and friendship, and handle various administrative functions
    Synonyms:
    government office consular office ministry

Collocations

the consulate

(فرانسه: 1799-1804) دولت کنسولی

سوال‌های رایج consulate

شکل جمع consulate چی میشه؟

شکل جمع consulate در زبان انگلیسی consulates است.

ارجاع به لغت consulate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «consulate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/consulate

لغات نزدیک consulate

پیشنهاد بهبود معانی