با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Et

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • abbreviation
    شیمی اتیل (Et) (ethyl)
    • - Et is a colorless and flammable liquid.
    • - اتیل مایعی بی‌رنگ و اشتعال‌پذیر است.
    • - The Et in the fuel tank was tested for purity.
    • - اتیل موجود در مخزن سوخت از نظر خلوص آزمایش شد.
  • abbreviation adjective noun
    فرازمینی (با حروف بزرگ) (extraterrestrial)
    • - The ET visited earth in search of new knowledge.
    • - فرازمینی‌ها در جست‌وجوی دانش جدید به زمین سفر کردند.
    • - ET object
    • - شی‌ء فرازمینی
  • abbreviation
    منطقه‌ی زمانی شرقی (ET) (Eastern Time/Eastern Time Zone)
    • - I am planning a conference call for 3 pm ET.
    • - در حال برنامه‌ریزی کنفرانس تلفنی برای ساعت ۳ بعدازظهر به وقت شرقی هستم.
    • - I set the alarm for 7am ET.
    • - ساعت زنگ‌دار را برای ساعت ۷ صبح به وقت شرقی تنظیم کردم.
  • suffix
    کوچک (et-)
    • - cellaret
    • - کابینت کوچک
    • - baronet
    • - بارونت (مقام فردی اشرافی است که مقام و امتیازات او از بارون کمتر است)
  • suffix
    گروه (et-)
    • - octet
    • - گروه هشت‌تایی
    • - nonet
    • - گروه نه‌تایی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت et

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «et» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/et

لغات نزدیک et

پیشنهاد بهبود معانی