با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Evitable

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more evitable
  • صفت عالی:

    most evitable

معنی

adjective
( avoidable =) اجتناب‌پذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد evitable

  1. adjective Capable of being avoided or warded off
    Synonyms: avoidable, avertible, avertable
    Antonyms: inevitable

ارجاع به لغت evitable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «evitable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/evitable

لغات نزدیک evitable

پیشنهاد بهبود معانی