با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Exclamatory

eksˈklæmətɔːri eksˈklæmətri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    ندایی، تعجبی، شگفت‌آور، متضمن فریاد، پرهیجان
    • - The teacher's exclamatory praise boosted his confidence and made him feel proud of his hard work.
    • - تمجید شگفت‌آور معلم باعث افزایش اعتمادبه‌نفس او شد و باعث شد که به سختی کارش افتخار کند.
    • - He spoke in an exclamatory tone.
    • - با صدایی پرهیجان حرف می‌زد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت exclamatory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exclamatory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/exclamatory

لغات نزدیک exclamatory

پیشنهاد بهبود معانی