آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۴ شهریور ۱۴۰۴

    Exercise Authority

    معنی exercise authority | جمله با exercise authority

    collocation

    اعمال قدرت کردن، اعمال نفوذ کردن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های پیشرفته

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    The manager exercised his authority and made the final decision.

    مدیر قدرت خود را اعمال کرد و تصمیم نهایی را گرفت.

    Parents need to exercise authority in a fair and consistent manner.

    والدین باید قدرت خود را به شیوه ای منصفانه و یکسان اعمال کنند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج exercise authority

    معنی exercise authority به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی exercise authority در زبان فارسی به «اعمال قدرت کردن»، «اعمال نفوذ کردن» ترجمه می‌شود.

    عبارت exercise authority به عملی اشاره دارد که در آن فرد یا سازمان از قدرت، اختیار یا مسئولیت خود برای هدایت، مدیریت یا تصمیم‌گیری استفاده می‌کند. این قدرت می‌تواند رسمی، قانونی یا سازمانی باشد و به فرد اجازه می‌دهد که دستور دهد، قوانین را اجرا کند، تصمیم‌های کلیدی اتخاذ نماید یا بر رفتار دیگران تأثیر بگذارد. توانایی exercise authority یکی از مهارت‌های مهم در مدیریت، رهبری و سازمان‌دهی فعالیت‌های جمعی محسوب می‌شود.

    در سطح فردی، تمرین قدرت یا exercise authority نیازمند درک درست از مسئولیت‌ها، حدود اختیارات و تأثیر تصمیم‌ها است. فردی که از این توانایی برخوردار است، می‌تواند به شکل منطقی و عادلانه تصمیم بگیرد، وظایف را تقسیم کند و فرآیندها را هدایت نماید. این ویژگی به ویژه در محیط‌های حرفه‌ای، آموزشی و سازمانی اهمیت دارد، زیرا نحوه اعمال قدرت مستقیماً بر عملکرد تیم، موفقیت پروژه و رضایت افراد تحت هدایت تأثیر می‌گذارد.

    در محیط‌های کاری و حرفه‌ای، exercise authority معمولاً با مهارت‌های مدیریتی و رهبری همراه است. یک مدیر یا رهبر موفق نه تنها از قدرت خود استفاده می‌کند، بلکه این کار را با رعایت اصول عدالت، اخلاق حرفه‌ای و تعامل مثبت انجام می‌دهد. استفاده مناسب از قدرت باعث ایجاد اعتماد، افزایش انگیزه و هماهنگی بین اعضای تیم می‌شود، در حالی که سوءاستفاده یا اعمال نادرست قدرت می‌تواند به اختلاف، نارضایتی و کاهش کارایی منجر شود.

    از نظر اجتماعی، exercise authority بخشی از ساختار سازمانی و قانونی جامعه است. مقامات رسمی، مدیران و رهبران اجتماعی برای حفظ نظم، هدایت فعالیت‌ها و اجرای قوانین نیازمند اعمال اختیارات خود هستند. این اعمال قدرت باید با شفافیت، مسئولیت‌پذیری و توجه به حقوق دیگران همراه باشد تا عدالت و کارآمدی سیستم حفظ شود و احساس امنیت و اعتماد عمومی ایجاد گردد.

    exercise authority نه تنها یک فعالیت عملی، بلکه یک مهارت و مسئولیت است که نیازمند آگاهی، تعادل و دقت است. اعمال قدرت به شکل صحیح و عادلانه به هدایت مؤثر افراد و سازمان‌ها کمک می‌کند، عملکرد تیم‌ها را بهبود می‌بخشد و به ایجاد محیطی منظم، قابل اعتماد و هماهنگ می‌انجامد. این عبارت نشان می‌دهد که قدرت و اختیار وقتی با مهارت، اخلاق و مسئولیت ترکیب شود، ابزار قدرتمندی برای رسیدن به اهداف فردی و جمعی خواهد بود.

    ارجاع به لغت exercise authority

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «exercise authority» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exercise-authority

    لغات نزدیک exercise authority

    • - exercisable
    • - exercise
    • - exercise authority
    • - exercise book
    • - exercise greater control over
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tend I'm afraid so vehemently long-running disagreement respectfully disagree reach a compromise i imminently eventful instead initiation instinctively insufficient غلتان غذا قلیان قورت غوره غیظ فائض فطرت فراق فصیح فضول التزام فهرست قانون‌گذار قانون گذاری کردن
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.