فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Exercise Authority

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

اعمال قدرت کردن، اعمال نفوذ کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The manager exercised his authority and made the final decision.

مدیر قدرت خود را اعمال کرد و تصمیم نهایی را گرفت.

Parents need to exercise authority in a fair and consistent manner.

والدین باید قدرت خود را به شیوه ای منصفانه و یکسان اعمال کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت exercise authority

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exercise authority» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exercise-authority

لغات نزدیک exercise authority

پیشنهاد بهبود معانی