آخرین به‌روزرسانی:

Experience Difficulties

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

مواجه شدن با مشکلات / تجربه کردن مشکلات

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

They experienced difficulties during the project.

آنها در طول پروژه با مشکلاتی مواجه شدند.

Many new businesses experience difficulties in their first year.

بسیاری از کسب‌وکارهای جدید در سال اول خود مشکلات را تجربه می‌کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت experience difficulties

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «experience difficulties» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/experience-difficulties

لغات نزدیک experience difficulties

پیشنهاد بهبود معانی