با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Explicative

ˈekspləkeɪtɪv eksˈplɪkətɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
توضیحی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد explicative

  1. adjective Serving to explain
    Synonyms: elucidative, exegetic, explanative, explanatory, expositive, expository, hermeneutic, hermeneutical, illustrative, interpretative, interpretive

ارجاع به لغت explicative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «explicative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/explicative

لغات نزدیک explicative

پیشنهاد بهبود معانی