فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Extrusive

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective

بیرون‌زده، برون‌پریده، ورقلمبیده، برون‌رانده، دفع‌شده

adjective

متمایل به بیرون زدن یا ورقلمبیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
adjective

زمین‌شناسی خروجی، برون‌راندی

extrusive rocks

سنگه‌ای برون‌راندی

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت extrusive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «extrusive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/extrusive

لغات نزدیک extrusive

پیشنهاد بهبود معانی