حراج اجناس (بهدلیل آتشسوزی در مغازه)
After the unfortunate blaze, the owner decided on a fire sale.
پساز آتشسوزی ناگوار، مالک تصمیم به حراج اجناس گرفت.
They excited over the upcoming fire sale at the furniture store.
آنها بهدلیل حراج اجناس نزدیک در فروشگاه مبلمان هیجانزده بودند.
اقتصاد کسبوکار حراج دارایی، حراج سهام (بهدلیل نیاز به پول یا ورشکستگی)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی اقتصاد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Despite the fire sale, the company's financial woes persisted.
باوجود حراج دارایی، مشکلات مالی شرکت همچنان ادامه داشت.
The struggling company organized a fire sale to liquidate its assets quickly.
این شرکت درحال مبارزه، یک حراج سهام را ترتیب داد تا داراییهای خود را بهسرعت به نقدینگی درآورد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fire sale» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fire-sale