فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Fire Sale

ˈfaɪərˈseɪl ˈfaɪəseɪl

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

حراج اجناس (به‌دلیل آتش‌سوزی در مغازه)

After the unfortunate blaze, the owner decided on a fire sale.

پس‌از آتش‌سوزی ناگوار، مالک تصمیم به حراج اجناس گرفت.

They excited over the upcoming fire sale at the furniture store.

آن‌ها به‌دلیل حراج اجناس نزدیک در فروشگاه مبلمان هیجان‌زده بودند.

noun countable

اقتصاد کسب‌وکار حراج دارایی، حراج سهام (به‌دلیل نیاز به پول یا ورشکستگی)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Despite the fire sale, the company's financial woes persisted.

باوجود حراج دارایی، مشکلات مالی شرکت همچنان ادامه داشت.

The struggling company organized a fire sale to liquidate its assets quickly.

این شرکت درحال مبارزه، یک حراج سهام را ترتیب داد تا دارایی‌های خود را به‌سرعت به نقدینگی درآورد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت fire sale

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fire sale» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fire-sale

لغات نزدیک fire sale

پیشنهاد بهبود معانی