فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Firewall

ˈfaɪrwɒːl ˈfaɪəwɔːl

گذشته‌ی ساده:

firewalled

شکل سوم:

firewalled

سوم‌شخص مفرد:

firewalls

وجه وصفی حال:

firewalling

شکل جمع:

firewalls

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

(فنّاوری اطلاعات و ارتباطات) افزاره یا نرم افزاری برای جلوگیری از دسترسی غیرمجاز، دیواره آتش، سد محافظ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

In addition, make sure a software firewall has been installed on the laptop and is active.

علاوه بر این، مطمئن شوید که سد محافظ نرم افزاری روی لپ تاپ نصب شده و فعال است.

A firewall is an embodiment of this security policy.

سد محافظ تضمینی از این سیاست امنیتی است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت firewall

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «firewall» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/firewall

لغات نزدیک firewall

پیشنهاد بهبود معانی